عکس های نه ماهگی
قندک من تو ماه نهم هم خیلی اذیت شدی هم خیلی اذیت کردی به
گونه ای که مامانی اصلا از ماه رمضون چیزی نفهمید حتی روز عید
فطر که برات جشن دندون گرفتیم هیچ همکاری نکردی و نذاشتی یه
عکس درست و حسابی ازت بگیرم خوب تو که تقصیری نداشتی گلم
آخه تو این ماه هم زمان دو سه تا دندون در اوردی مبارکت باشه عزیزم
مامانی نی نی وبلاگ مسابقه ی نی نی شکمو برگزار کرده زود باش یه عکس ازم بگیر بفرست
خوب آماده ای
صبر کن مامانی این سیب همش از دستم فرار می کنه
ای مامان بی کلس با پوست دادی دستم
خوب عزیزم پوستش قرمز قشنگ بود گفتم قشنگتر میشه عکست
ببین این عکست خوبه
بی زحمت یکی دیگه هم بگیر ببینم کدوم بهتره
این چطوره
آها این قشنگتره همین بفرست
پسر گلم دستات چی شده چرا قرمز شدن
چیزی نیست پشره زده
مگه مامانی برات قرص حشره کش نمی زنه شبا
چرا ولی پشه های اینجا یلی ان برا خودشون قرص کاریشون نمی کنه
عکس امیر حسین در مسابقه ی نی نی شکمو
ا مامانی برا چی اون عکس که خودم گفتم نفرستادی
باور کن عزیزم چند بار فرستادم ولی عکس باز نشده بود مجبور شدم این یکی بفرستم مهلت ثبت نام داشت تموم می شد
اوم من اونا دوست داشتم
فدای سرت عزیزم مهم شرکت تو مسابقه بود
خوب باشه حالا ببینم چقدر برام رأی جمع می کنید
جایی دارین تشریف می برین آقا لباس بیرون تن کردین
آره بابایی گفته آماده شم تا بریم بیرون
اونوقت از مامانی اجازه گرفتی داری میری بیرون
خوب بابایی خودش گفت بریم نگفت که از شما اجازه بگیرم
الان نمیشه بری هوا گرمه بیا تا یه سی دی عمو پورنگ جدید برات خریدم بزارم نگاه کنیم
اصلا من قهرم تو بابایی تکلیفتون با خودتون معلوم نیست من چه گناهی کردم
وای وای قربون اخمش برم من شوخی کردم مامان میریم
هورا آفرین مامان مهربون زود آماده شو تا بریم
کجا اومدیم پسر گلم
اول فلش دوربینت خاموش کن تا بگم
ای وای ببخشید باز دوباره حواسم نبود
اومدیم خونه بابا مشتی ولی نیستن بابایی کلید داشت اومدیم تو منم حوصلم سر رفته
مامانی من حوصلم سر رفته یه کوچولو این گوشیت بده ببینم چه مزه ای
نه مامان جون می کنی دهنت یه وقت خدایی نکرده مریض می شی حالا با کالسکه می برمت بیرون هوا خوری
مامان خواهش می کنم خوب بده دیگه
گفتم که نه
حالا که این طور شد منم این زرافه را می خورم مزش از گوشی خیلی بهتره
بیا عزیزم گوشت زرافه سفته یه وقت دل درد می گیری گوشت بره خوبه بگیر ببعی را بخور