بدون عنوان
سلام پسر گلم ببخشید که اینقدر دیر خاطراتت می نویسم آخه
خودت هم خیلی اذیت می کنی عزیزم و همش در حال گریه کردنی
کارهای خونه هم که دیگه ماشالا ظرفا که تمومی نداره البته یه
مدت هم مشغول تزئین وبت بودم مامانی این کار را خیلی دوست داره
شاید از نظر خیلی ها مطالب مهم ترن ولی من به زیبایی خیلی
اهمیت می دم بذار در مورد وبت یکمی برات توضیح بدم این قالبا از
بین شاید صد تا قالبی که دیدم انتخاب کردم البته هنوز هم به دلم
نیست و اگه چیزی را که می خوام پیدا کردم دوباره عوضش می کنم
حالا برسیم به ادامه ی ماجرا بعد از این که امیر یل مامان به دنیا اومد
و اما بعد :
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی