20 ماهگی
سلام پسر گلم
20 ماهگیت مبارک پسر بیست من
عزیز مامان تا چشم بهم زدیم تیر ماه هم تموم شد چقدر بد که تا دو ماه دیگه باز باید تنهات بذارم فقط این نیست چون امسال پایه چهارم تغییر می کنه یه سری آموزش ضمن خمت هست که اونا را هم باید بگذرونیم برای یکی از دروس هم برای مدرسی انتخاب شدم که باید برای بقیه همکارا تدریس کنم که کمی بیش تر وقتم می گیره خدا کنه اذیت نشی .
نازنین پسر من باید بگم که به طور کامل از پوشک گرفته شدی من تو وبلاگ بعضی از مادرا که می خوندم خیلی استرس داشتم ولی بعد از شروع کار به یک نتیجه رسیدم این که نباید سخت گرفت چون این جوری نی نی ها متوجه ی حساسیت ما روی این مساله می شن و بدجنسیشون گل می کنه اذیت می کنن با این که بعضی وقتا که دسته گل به آب می دی روحم از بدنم جدا می شه ولی اصلا به روت نمیارن چارش این که دو ماه دیگه کل فرشا رامیدم قالی شویی نکته ی جالب این جاست که از همون شب اول که پوشکت نکردم اصلا شبا جات خیس نکردی حتی یک قطره ولی اگه صبحا دیر بجنبم تلافیش در میاد .
عزیزمامان شما پسر خیلی آرومی هستی ازچه لحاظ از لحاظ شیطنت و خرابکاری که بچه های دیگه دارن شما اصلا نداری اصلا به وسایل خونه کاری نداری تاحالا سر کابینتا یا کمدا نرفتی درسته بیرون از خونه یا تو مهمونی ها زیادی اذیت می کنی و دوست نداری بمونی ولی تو خونه بچه ی آرومی هستی تنها عادت بدت تی وی نگاه کردن که اون هم من و بابا حامد مرتب می بریمت بیرون تا از سرت بیافته برای حرف زدنت هم با این که اوایل خیلی نگران بودم ولی حالا بی خیال شدم آخه شما همه چیزت با بچه های دیگه متفاوت میدونم که تا خودت نخوای حرف نمی زنی .
و در آخر این که تصمیم دارم دیگه ماهی یه بار اون هم برای آپ کردن وبلاگت بیام نت چون احساس می کنم یه جورایی دارم معتاد میشم و خیلی داره وقت زندگیم می گیره و مسایلی که تو دنیای مجازی می بینم اعصابم خرد می کنه می خوام برا درس خوندن و تمرین زبان وقت بذارم به دوست های گل و نازنیمون هم همون موقع سر می زنم و جویای احوال خودشون و جیگراشون می شم الان هم که کارم تموم شد لب تاب جمع می کم می ذارم تو کمدآخه می خوام وسوسه نشم قربونت برم این پستم عکس نداره آخه نمی ذاری ازت عکس بگیرم اصلا به هیچ وجه هر وقت عکس خوب داشتم میام برات می ذارم .
پایان عاشقت مامان .