عکس های پنج ماهگی
سلام گلکم سال نو مبارک پسری خیلی تو تعطیلات نوروزی
جالب بودی چرا آخه یه روز در میون پسر خوبی بودی ما هم بازدیدامون
گذاشته بودیم برا روزایی که خوب بودی و حوصله داشتی کلی
عکس از پنج ماهگیت دارم آخه عید بود حالا برو ببین
سفره ی هفت سین امسالمون این شکلی مختصر و مفید شد آخه قندکم اجازه ندادی مامان امسال کار خاصی انجام بده .
اینم از یه نمایه دیگه فیلاش اهل هندوستانن
این سفره ی خاله کتایون دختر زن عمو روح انگیز ببین چقدر قشنگه
چون امسال سال مار سبزش به شکل مار سبز کرده خیلی دختر هنرمندیه
خوب اینم زن عمو روح انگیز مهربون همراه نوش عرفان که خیلی پسر خوبیه
به چی نگاه می کنی گل پسر
مامانی عرفان جون یکمی شبیه منه نه
عزیزم اصلش اینه که بگی تو شبیه اونی آره همه می گن کمی شباهت دارید
بابا حامد بابایی نگاه کن این جوجو می خواد بپره نیاد نوکمون بزنه
باباجون حواسم پرت نکن مامان داره عکس می گیره اینم جو جو نیست مرغ دریایی
حالا چه اصراری داری مامانی من بشینم نشیمن گاهم هنوز خوب کار نمی کنه این مار پشت سرمون خطرناک نباشه نترس مامانی هوات داره
آره عروسک جون عصری رفتیم کلی عکس گرفتیم جات خالی بود
ا مامانی من حواسم نیست داری عکس می گیری چرا بدون اجازه
آره دلم خنک شد چون همش مامانی را اذیت می کنی حالا این عکسات تو اینترنت پخش می کنم
دیدی چی شد حالا پیش بچه محلا آبروم می ره
هی خدا از دست این مامانی حالا چه جوری گولش بزنم عکس خودم و عروسک به کسی نشون نده
چیه پسرم چرا اینقدر تو فکری
مامان بی زحمت اون عکس دلیت کن
باشه چشم فقط چون دلیت خوب اومدی
ای مامان کلک یه وقت گولم نزنی ها شب که خوابیدی محض احتیاط چک می کنم
باشه حالا بیا بخواب فردا مهمون داریم
مامان جون نمی خوای این خانوم معرفی کنی من افتخار آشنایی با کی را دارم
ایشون مریم خانوم نوه ی خاله زینب همونی که پنج روز بعد تو به دنیا اومد
بله خوشبختم مامان حداقل یه لباس درست و حسابی تنم می کردی
ببخشید خانم جسارت نباشه بی زحمت دستت بکش کنار این مامان من بهش اعتباری نیست یه وقت می بینی عکس می گیره می ذاره تو اینترپت
وا آقا اون اینترنت نه اینترپت
وا نگاه کن تو را خدا مامان اومده خونمون مهمونی از حرف زدنمون ایراد هم می گیره
هیس قربونت برم زشته مامان مهمونه
عزیزم روبرو را نگاه کن می خوام یه نمایه بسته ازت بگیرم
نمی خوام اصلا من نگاه می کنم
چرا عزیزم لج می کنی ، قهر می کنی
آخه من کلی پیش بچه محلا ادعای مردونگیم می شه سیبیلام از همه بیش تر معلومه اونوقت شما روسری سرم می کنید
تقصیر من نیست قندکم هر وقت میام خونه بابا مشتی همش می گه یه چیزی بکنید سر پسری سرما نخوره به خودش گلایه کن