امیرحسینامیرحسین، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 17 روز سن داره

امیر یل مامان

مامانی سال 93 با شاگرداش

سلام نازنین پسر الهی فدات بشم یه خبر خوش کم کم داری نشونه های راه رفتن و از خودت نشون می دی  فکر کنم سال جدید دیگه راه بری خدا کنه من که دیگه دل توی دلم نیست  عزیزکم  توی این پست عکس شاگردام را کنار سفره هفت سینی که توی کلاس انداختیم می ذارم همه ی وسیله هاش خودشون درست کردن تو مدرسه هم مسابقه ی تخم مرغ رنگی گذاشتیم که پیشنهاد مامانی بود چند تا از شاگردای خودم هم برنده شدن بریم عکسا را ببینیم .           ساحل  زهرا مائده  تارا و  تیا دو قلوهای کلاسم  نگار الناز ساغر زهرا ...
12 فروردين 1393

یه پست خیلی ویژه

سلام نفس مامان سال نو مبارک امیدوارم سال خوبی برای شما بابایی مامانی و خانواده هامون باشه سالی همراه با سلامتی انشاءالله .         الهی مامانی فدای پاهای کوچولوت بش که بالاخره افتخار دادن که قدم بردارن می دونی چقدر خوشحالم مطئنم امسال خیلی سال خوبیه چون با قدم های نازنین پسرم شروع شده شما با راه رفتنت دل همه را شاد کردی و همه از راه رفتت لذت می برن کلا هر جا می ری محبوب دل هایی ولی دریغ از یه لبخند که به کسی بزنی همه بال و پر می زنن یکمی بخندی ولی شما اصلا به روی مبارکت نمیاری قربون پسر قشگم برم آخه خندت خیلی خاصه و یه صدای خیلی با نمک از خودت در میاری با این که حرف زیاد...
12 فروردين 1393

سال 1393

سالی در راه است سالی پر برکت سالی که اگر خواهی نیست در آن حسرت برف ها آب شدند غصه ها از ما دور یک دل خوش دارم که شده سنگ صبور تو در این خانه تکانی بتکان هر چه از درد حکایت میکرد بگذار پاک شوی از غم ها خالی شوی از دوده ی درد   ...
4 فروردين 1393
1